Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی عظیمی میرآبادی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «عینک» به کارگردانی رضا آقایی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره شرایط اکران این فیلم توضیح داد: این فیلم به تازگی پروانه نمایش گرفته اما برای اکران باید منتظر تعیین شرایط باشیم. مقدماتی باید طی شود تا ببینیم چه زمانی مناسب اکران این فیلم است. «عینک» به‌شدت متکی بر مخاطبان کودک و نوجوان است و باید موقعیتی را برای اکران آن در نظر بگیریم که بتوانیم دانش‌آموزان را هم به سالن سینما بکشانیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی درباره پیش‌بینی خود از وضعیت استقبال از یک فیلم کودک در شرایط فعلی سینما گفت: نمی‌دانم شرایط به چه صورت خواهد بود. هنوز با شورای صنفی نمایش هم مذاکره‌ای نکرده‌ایم و نمی‌دانم واکنش این دوستان چگونه خواهد بود که بتوانیم براساس آن برنامه‌ریزی مناسبی هم داشته باشیم. برداشت خودم اما این است که «عینک» در صورت اکران، مورد استقبال خانواده‌ها قرار خواهد گرفت.

این تهیه‌کننده سینما ادامه داد: از آنجایی که در سال‌های اخیر فیلم‌های کودک بازخورد مالی متناسب با فیلم‌های بفروش دیگر را نداشته‌اند، کمتر کسی سراغ ساخت این آثار می‌رود و به همین دلیل معمولاً دستان سینما از فیلم‌های کودک خالی است. جشنواره فیلم‌های کودک اصفهان هم گاهی با حداقل آثار تولیدی مواجه است و این مشکلی است که باید سازمان سینمایی به‌طور جدی برای رفع آن برنامه‌ریزی داشته باشد.

انجمن سینمای انقلاب باید محل رجوع سینماگران انقلاب باشد

عظیمی‌میرآبادی درباره دیگر فعالیت‌های خود هم توضیح داد: در حال حاضر کار خاصی را در دست ندارم اما یکی دو پروژه نیمه‌کاره دارم که پیگیر هستم تا آن‌ها را به نتیجه برسانم. من از ابتدا هم مدیر نبودم و بیشتر تهیه‌کننده سینما هستم. در مقطع کوتاهی به حوزه مدیریتی ورود کردم و شکر خدا توانستیم از آن‌ها عبور کنیم.

مدیر سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در بخش دیگر از صحبت‌هایش درباره زاویه نگاه فعلی خود نسبت به عملکرد این انجمن گفت: یکی از مباحثی که در زمان مسئولیت بنده هم مطرح بود و با دوستان درباره‌اش صحبت می‌کردیم این بود که بنده اصرار داشتم این انجمن در کنار فعالیت‌های تولیدی باید تبدیل به محل رجوع سینماگران انقلاب و دفاع مقدس شود. به این معنا که هر فیلمسازی گلایه و مشکلی دارد باید خود را متصل به این انجمن بداند و از این طریق مسائلش را پیگیری کند. نگاه دیگری در برابر این نگاه وجود داشت که معتقد بود انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تنها باید روی تولید متمرکز باشد.

ای کاش برای اکران «تک‌تیرانداز» فکر بهتری می‌کردند

وی ادامه داد: انجمن انقلاب و دفاع مقدس در سال‌های گذشته در هر دو حوزه دچار مشکل بوده است. هم از منظر محل رجوع بودن و هم از منظر تولید. برخی تولیدات ساخته شده در انجمن نیاز به بازنگری‌های جدی دارد و برخی از آثار هم به رغم گذشت سال‌ها هنوز به نقطه قابل اتکا نرسیده‌اند! سال گذشته که فیلم «تک‌تیرانداز» کار شد، یکی از کارهای قابل قبول انجمن بود که بعد از مدت‌ها توانست مطرح شود اما ای‌کاش برای اکران آن فکر بهتری می‌کردند و پیش از پخش تلویزیونی آن را روانه پرده سینما می‌کردند. با تصمیمی که دوستان گرفتند یکی از ظرفیت‌هایی که می‌توانست در سالن سینما برای این فیلم به‌وجود بیاید از بین رفت.

عظیمی‌میرآبادی در عین حال تأکید کرد: به رغم پخش تلویزیونی «تک‌تیرانداز» اما بازخوردهای خوبی که داشتیم نشان داد این شرایط همواره برای انجمن وجود دارد که کارهای ارزشمندی را تولید کند. آنچه به نظرم می‌رسد این است که حتی اگر انجمن بخواهد به‌مانند یک کمپانی صرفاً روی تولید متمرکز شود، بازهم جای خالی یک مرکز برای رجوع سینماگران دفاع مقدس محسوس است و باید برای جبران آن فکری کرد.

این تهیه‌کننده سینما در پایان درباره از دست رفتن جایگاه انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در میان سینماگران این حوزه اظهار کرد: به نظرم اینگونه نیست. از همان زمانی که در سال ۷۲ انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رسماً آغاز به کار کرد، ارتباط و علقه‌ای میان سینماگران و انجمن به‌وجود آمد که شاید امروز کم‌رنگ شده باشد، اما آن علقه همچنان ادامه دارد. اگر انجمن بتواند خودش را ثابت کند، مجدد محل رجوع سینماگران هم خواهد شد. کمااینکه در سال گذشته وقتی جشنواره «مقاومت» برگزار شد، بالغ بر ۱۰ هزار اثر متقاضی حضور در جشنواره بودند که همین آمار نشان‌دهنده اعتنای فیلمسازان به جشنواره ««مقاومت» و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس است. ۳۵۰ داور هم در این رویداد همراه ما بودند که این عدد هم یک رکورد است که در دیگر جشنواره‌های سینمایی سراغ نداریم. این‌ها برآمده از اعتماد سینماگران به انجمن انقلاب و دفاع مقدس است.

کد خبر 5393989 زهرا منصوری

منبع: مهر

کلیدواژه: رضا آقایی فیلم تک تیرانداز عینک دفاع مقدس مهدی عظیمی میرآبادی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس سالن سینما قاسم سلیمانی تئاتر ایران الی الحبیب دومین سالگرد شهید قاسم سلیمانی جشنواره فیلم عمار چهلمین جشنواره فیلم فجر سریال ایرانی کارگردان تئاتر فیلم سینمایی فیلم مستند درگذشت چهره ها حمید لبخنده بازیگر تئاتر چهلمین جشنواره تئاتر فجر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تک تیرانداز تهیه کننده برای اکران محل رجوع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۸۳۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شده‌ای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، می‌شناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتاب‌های متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی می‌توان این کتاب‌ها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه می‌خوانیم:

خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی می‌تواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟

ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوان‌ها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیت‌ها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانم‌هایی که مشکلات و مسائل زندگی‌ شان تقریباً شبیه آنها است، کمک می‌کند. کلاً قصه گویی ما ایرانی‌ها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئله‌ای پیش‌آمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم می‌توانی همان راه را بروی و موفق شوی.

الگویی برای زنان امروز

 زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمی‌داند که دقیقاً از خودش چه می‌خواهد. دلش می‌خواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش می‌خواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش می‌خواهد یک مانکن باشد ... نمی‌داند چه می‌خواهد و به همین دلیل هر دری را می‌زند تا ببیند کدام یک از این جنبه‌ها می‌تواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آن‌ها از این جهت که این راه را نشان می‌دهد و الگویی می‌شود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.

کیفیت کتاب‌های منتشر شده در این زمینه چگونه است؟

 آن چنان نیست که انتظار می‌رود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژه‌ها و زندگی‌هایی که بازتاب داده می‌شود، کتاب‌ها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش می‌روند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق می‌کنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقت‌هایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتاب‌های این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانواده‌ها باعث می‌شود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش می‌خواهد بنویسد همین منجر می‌شود به کتاب‌سازی.

حجم کار زیاد است و همه دلشان می‌خواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کرده‌اند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همین‌ها دست به دست هم می‌دهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.

ضربه به ادبیات پایداری و کتاب‌هایی که طعم و نمک ندارند

این کتاب سازی‌ها چه آسیبی می‌زنند و در مقابل چه کار باید کرد؟

 دلم می‌خواهد به نهادها و ارگان‌های مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزه‌ی ادبیات و بحث‌های رسانه‌ای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌هایی خوردیم که دلشان می‌خواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتاب‌ها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتاب‌ها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب می‌زنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رسته‌های نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیه‌ی نهاد‌ها و ارگان‌ها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...

این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بی‌روح هستند و طعم و نمک ندارند.

نظرتان درباره جایزه‌ها چیست؟

جایزه‌ها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسنده‌هاست اما عملاً جایزه‌ها برای کتاب‌های سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب می‌نویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ می‌کنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!

این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسنده‌هایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمی‌گیرد.

اعتبار جوایز به آثاری است که بر می‌گزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشته‌اند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح می‌دهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.

یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگان‌ها هیچ نیازی نیست؟

این حمایت‌ها و احساس تکلیف‌های نادرست باعث شده ما با لشکری از آدم‌ها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بی‌در و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا می‌سوزد و احساس می‌کنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمی‌شناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر می‌کنند نویسنده شده‌اند. نویسنده‌ای که رمان نخوانده و ادبیات و سبک‌ها و اصلاً جریانات ادبی را نمی‌شناسد، چطور می‌تواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟

قلم‌هایی که نیاز به رشد دارند

این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمی‌شود. اما این اتفاق دارد می‌افتد و کرور کرور از این مدل آدم‌ها می‌آیند و کتاب می‌نویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح می‌شوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمی‌شود. این درد هم دامن‌گیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسنده‌ها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمان‌های خوانده شده‌شان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!

طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه می‌کنند نباید منتظر کتاب‌های مانا و تأثیر گذار باشیم.

مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتاب‌های ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتاب‌ها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟

این را باید از کارگردان‌ها و سینماگران و تهیه کننده‌ها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و می‌توانند سرمایه‌شان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلم‌هایی که ساخته‌ می‌شود استقبال می‌کنند.

چه طور می‌توان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟

سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمی‌داند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهم‌تر است. کتاب‌های خوب دفاع مقدس کارهای آماده‌ای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنه‌های نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتاب‌ها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژه‌ها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخش‌اش شاید بحث همین رسانه‌ها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکرده‌اند تا گفت‌وگویی بین نویسنده و فیلمنامه‌نویس یا تهیه‌کننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیه‌کننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفت‌وگویی بین این دو گروه برقرار نمی‌شود.

به هر حال برای بسیاری از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتاب‌های دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان می‌توانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلم‌های خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگ‌های خلاقانه و با صحنه پردازی‌های فکر شده توانسته‌اند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رویداد فرهنگی هنری «باغ راه گفتگو» برگزار می شود
  • رویداد فرهنگی هنری «باغ راه گفتگو» برگزار می‌شود
  • رویداد فرهنگی هنری باغ راه گفتگو برگزار می‌شود
  • عرضه روایتی از هشت سال دفاع مقدس در قالب رمان
  • مردم در زمینه خودکفایی محصولات کشاورزی تلاش کنند
  • «سروان شوذب مشکینی» زیر تیغ نقد
  • کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند
  • حضور نشر سرو با بیش از ۱۱۳ عنوان اثر در نمایشگاه کتاب تهران
  • تشییع شهید گمنام دفاع مقدس در سازمان زندان‌‎ها
  • ساخت ۱۸۰۰ مسکن محرومین در استان مرکزی